گروه جهان
در ميانه جنگ تجاري ميان امريكا و چين و در حالي كه اين جنگ به حوزه فناوري و تراشههاي نيمه رسانا نيز تسري پيدا كرده، اخيرا دولت ژاپن محدوديتهايي در خصوص صادرات 23 مورد از تجهيزات مرتبط با تراشههاي الكترونيكي را اعمال كرده است؛ امري كه هر چند به صورت مستقيم علت آن بيان نشده، اما به نظر ميرسد با توجه به اينكه چين بزرگترين واردكننده مواد اوليه تراشه از ژاپن است، چنين محدوديتهايي دقيقا در راستاي اهداف امريكا عليه چين اعمال شده باشد. در واقع اين اقدام توكيو ميتواند به يك همسويي استراتژيك با ايالات متحده براي ايجاد محدوديت در قبال چين تعبير شود.
كليد رشد در دنياي مدرن
در چنين شرايطي است كه از سوي كارشناسان يك سوال مهم مطرح ميشود اينكه چنين اقداماتي ميتواند چين را از مسير فناوري باز دارد يا اينكه باعث ميشود چينيها به صورتي خودكفا در اين مسير حركت كرده و به پيشرفت خود ادامه دهند؟
با توجه به تحولاتي كه در اقتصاد جهاني و مناسبات بينالمللي صورت گرفته، امروزه از تراشههاي الكترونيك به عنوان عاملي در جهت رشد اقتصادي، پيشرفت اجتماعي و حفظ امنيت ملي يك كشور ياد ميشود؛ چراكه اكنون تراشهها به عنوان مغز يا واحدهاي كنترلكننده جامعه مدرن تلقي شده و براي استفاده از فناوريهاي نوظهور مانند هوش مصنوعي، محاسبات كوآنتومي و تجزيه و تحليل دادههاي بزرگ نقشي كليدي دارند. از سوي ديگر از آنجا كه تراشههاي الكترونيكي حد ميانه رقابتهاي اقتصادي و نظامي را نيز تشكيل ميدهند، تسلط بر زنجيره تامين آنها به يك اختلاف اساسي و استراتژيك ميان امريكا و چين بدل شده است.
در همين راستا شاهد هستيم كه ايجاد محدوديتهاي امريكا براي چين در زمينه تراشهها، باعث تغيير اولويت پكن در خصوص صنعت نيمه رساناها شده است. لذا از آنجا كه امروزه امنيت ملي بر كارايي اقتصادي مبتني بر توليد شبكههاي جهاني فناوري است، محدوديتهاي اعمال شده روي چين در اين زمينه مستقيما به اقتصاد و امنيت ملي اين كشور مرتبط ميشود. به همين دليل در شرايطي كه پكن نسبتا ديرتر به صنعت نيمه رساناها وارد شده، در صورتي كه در اين رقابت فناوري از غرب و به خصوص امريكا عقب بماند، نه تنها از منظر اقتصادي و امنيتي، بلكه از لحاظ ژئوپليتيكي نيز در موقعيت ضعيفتري قرار خواهد گرفت.
در همين رابطه، نشريه نشنال اينترست در گزارشي كه اخيرا منتشر كرده، تاكيد ميكند چنين مسالهاي ميتواند براي چين به يك قفل اقتصادي و چالش امنيتي تبديل شود. در واقع نكته اصلي اين است كه امريكا و متحدانش به يك استراتژي موسوم به نقطه خفه كردن روي آوردهاند كه با توجه به انحصاري كه در زمينه تراشهها دارند، ميتوانند پيشرفت چين در حوزه فناوري را مختل كنند.
برنامه چين براي خودكفايي
به همين دليل است كه چينيها از مدتها قبل يعني از سال2018 به اين سو چنين خطري را تشخيص داده و با شناسايي 35 مورد فناوري و محصول تلاش كردهاند كه به سرعت و طي 5 سال چنين استراتژي را از سوي امريكا و غرب خنثي كنند. اما در اين ميان سوال مهم اين است كه چين تا چه ميزان به خودكفايي در صنعت نيمه رساناها نزديك شده است؟ پاسخ اين است كه با وجود گامهاي خاص چين در زمينه زنجيره تامين تراشههاي نيمه رسانا، پكن همچنان از رسيدن به مرحله خودكفايي فاصله دارد. در واقع هر چند استارتآپهاي چيني تقريبا در تمامي بخشها از جمله نرمافزارهاي طراحي و پايگاههاي اطلاعاتي گرفته تا تجهيزات توليد و مواد نيمه رسانا فعاليت ميكنند، اما براي پيدا كردن جايگزينهاي داخلي محصولات وارداتي تاكنون زير 5 درصد موفق بودهاند.
در اين ميان سرمايهگذاريهاي زيادي از سوي پكن صورت گرفته، اما مساله مهم در خصوص تراشههاي الكترونيكي و نيمه رسانا، رسيدن به مرحله توليد انبوه آنهاست كه همچنان اين مساله به واسطه نياز مبرم به زيرساختها، نيروي انساني و سرمايهگذاريهاي كلان محقق نشده است. البته لازم به ذكر است كه چينيها تاكنون در زمينه دستگاههاي ليتوگرافي، دستگاههاي پيشرفته ميكروچيپ و نيز برخي ديگر از ماشينها پيشرفتهاي قابل توجهي داشتهاند، اما همچنان در بخشهاي مهم ديگر نظير ابزارهاي اتوماسيون طراحي الكترونيكي (EDA) با توجه به تحريمهاي اعمال شده عليه شركت هوآوي قادر به بهروزرساني نرمافزارهاي خود نيستند.
در چنين شرايطي است كه پيوستن ژاپن به طرح ايجاد محدوديت فناوري عليه چين ميتواند استراتژي نقطه خفه كردن چين را تشديد كند؛ چراكه ژاپنيها اكنون در توليد 19 ماده نيمه رساناها در جهان حرف نخست را ميزنند. به عنوان نمونه شاهد بوديم كه در بحبوحه اختلافات تجاري ميان ژاپن و كره جنوبي، وقتي توكيو صادرات سه نوع ماده اوليه توليد نيمه رساناها را به اين كشور متوقف كرد در كل زنجيره ارزش اين محصولات در جهان اخلال ايجاد شد. به همين دليل از آنجا كه چين در زمينه فتورزيست هاب سطح بالا همچنان به واردات از ژاپن وابسته است، محدود كردن صادرات برخي اقلام به چين دقيقا در راستاي مقابله واشنگتن با پكن تعريف و تفسير ميشود.
آينده پرابهام
با اين حال در شرايطي كه اين محدوديتها ممكن است مانع پيشرفت چين در توليد تراشه شود، اثربخشي بلندمدت آنها نامشخص است. تراشهها محصولات بسيار پيچيدهاي هستند كه هم در زمينه سختافزار و هم در بخش نرمافزار به تخصص فني عميق نياز دارند و بر يك شبكه توليد جهاني محكم متكي هستند.
پيچيدگي ساخت تراشه در سرمايهگذاري قابل توجه در تحقيق و توسعه مشهود است. تنها در سال 2021، اين صنعت در مجموع 71 ميليارد دلار در تحقيق و توسعه (R&D) سرمايهگذاري كرده كه كل سرمايهگذاري 51 ميليارد دلاري «صندوق بزرگ» چين را از سال 2014 به اين سو تحتالشعاع قرار داده است. بنابراين سرمايهگذاري تحقيق و توسعه توسط اكوسيستم نوآوري جهاني تقويت شده و تقاضاي مشتري براي تراشههاي با كارايي بالا، نيروي محركهاي براي پيشرفت در طراحي و ساخت اين محصولات بوده است.
در واقع در حالي شبكه توليد جهاني در توليد تراشه بهطور مداوم در حال تحول است كه شركتها تلاش ميكنند موقعيت خود را با دستيابي به قابليتهاي جديد و مشاركت در فعاليتهاي با ارزش افزوده بالاتر ارتقا دهند. در طول تاريخ، سه تغيير عمده در صنعت تراشهسازي رخ داده كه هر كدام شامل جابهجايي بخشهاي با ارزش افزوده پايينتر زنجيره ارزش به اقتصادها يا مناطق در حال ظهور است. در شيفت اول، توليد تراشه از ايالات متحده به ژاپن منتقل شد، در حالي كه ايالات متحده تسلط خود را در طراحي تراشه و مالكيت معنوي حفظ كرد. تغيير دوم در شرايطي صورت گرفت كه ژاپن بخشهاي با ارزش افزوده بالا را در بخش مواد و تجهيزات حفظ كرده و توليد و بستهبندي را به كره جنوبي و تايوان منتقل كرد. در مرحله سوم كره جنوبي مزيت خود در توليد نيمه رساناهاي حافظه و صفحه نمايشگرها را تقويت و تايوان نيز در زمينه ريختهگري خود را تقويت كرد. اين در حالي بود كه چينيها در اين مرحله وارد بحث بستهبندي و توليد تراشهها با ارزش افزوده پايينتر شدند.
در اين رابطه شواهد نشان ميدهد هر چند كه دولت چين در راستاي سياستهاي صنعتي خود يارانه و امكانات قابل ملاحظهاي را به بخش فناوري داخلي خود اختصاص داده، اما همچنان در تقويت قابل ملاحظه بنيه بخش نيمه رساناها موفق عمل نكرده است.
در اين خصوص عوامل مختلفي وجود دارند مانند كمبود سرمايه و استعداد صنعتي؛ اما به گفته تحليلگران بزرگترين مانع چين در اين زمينه فقدان همافزايي موثر ميان بازيگران بالادستي و پاييندستي در زمينه زنجيره ارزش است. يعني از آنجا كه تراشهها به عنوان كالاهاي واسطهاي در توليد دستگاههاي الكترونيكي و الكتريكي عمل ميكنند، توليدكنندگان پاييندستي چيني براي حفظ مزيت رقابتي خود تراشههاي وارداتي را به واسطه ارزانتر و كارآمدتر بودن آنها ترجيح ميدهند. لذا اين فقدان هماهنگي در سطح صنعت، پيشرفت فناوري را متوقف كرده و منجر به توسعه صنعتي از هم گسيخته ميشود.
در چنين شرايطي به صورت ناخواسته يك دريچه فرصت براي شركتهاي چيني براي عبور از محدوديتهاي وضع شده ايجاد شده است. زمانبندي اين موضوع نيز اكنون براي چينيها اهميت دارد، زيرا اگر تحريمهاي فعلي يك دهه قبل عليه چين اعمال ميشد، شركتهاي چيني به واسطه انباشت محدود فناوري ناچار به عقبنشيني كامل بودند.
خطر بروز درگيريهاي جهاني
با اين حال همچنان پيشبيني يك بازه زماني خاص براي عبور چينيها از تحريمهاي فعلي دشوار است. در واقع هر چند متوقف كردن كامل چين در اين زمينه بسيار بعيد به نظر ميرسد، استراتژي فعلي امريكا و متحدانش در قبال اعمال محدوديتهاي فناوري عليه چين چالشها و مخاطرات خاص خود را براي اين كشور به همراه خواهد داشت. اما از سوي مقابل اين چالشها و مخاطرات براي غرب و نظام جهاني نيز ظهور و بروز خواهد كرد؛ زيرا فرجام اين جنگ تراشهها ممكن است علاوه بر مختل كردن همكاريها و نوآوريهاي جهاني، رشد كلي صنعت نيمه رساناها را متوقف كرده و بر اقتصاد غرب نيز تاثيري منفي بگذارد.
اين موضوع همچنين ميتواند دستمايهاي براي اقدامات تلافيجويانهاي باشد كه ممكن است همزمان با ايجاد بيثباتي در زنجيرههاي تامين جهاني به تشديد درگيريها يا حتي جنگ بينجامد.اين مساله براي ژاپنيها نيز اهميتي فزاينده خواهد داشت؛ زيرا با توجه به سطح مراودات اقتصادي بالا و نيز اختلافاتي كه ميان پكن و توكيو وجود دارد، همسويي ژاپن با ايالات متحده ممكن است منجر به كاهش صادرات مواد معدني از سمت چين به اين كشور شده و براي اقتصاد اين ژاپن خطراتي را به همراه داشته باشد. همچنين به گفته ناظران بدترين سناريو در اين خصوص ميتواند منجر به جدايي كامل در بخش فناوري شود. لذا از آنجا كه جداسازي تكنولوژيكي همراستاي جدايي در زنجيره تامين و تعريف استانداردهاي مختلف است، پيامدهاي اين قضيه قطعا علاوه بر تبعات اقتصادي به چالشهاي اجتماعي در سطح جهاني نيز دامن خواهد زد.